Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، مرد ۴۵ ساله در تشریح یک ماجرای پیچیده گفت: سال ها قبل با زن جوانی آشنا شدم و از او خواستگاری کردم. او زنی مهربان و خانه دار بود. من هم که معلولیت اندکی در پایم داشتم، در یکی از ادارات  دولتی کارمند بودم و روزگار شیرینی را در کنار همسرم می گذراندم اما در طول این سال ها صاحب فرزندی نشدیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با وجود این، گاهی احساس می کردم همسرم غمی سنگین در سینه دارد و رازی را از من پنهان می کند. هر بار به طور غیرمستقیم تلاش می کردم تا متوجه شوم که چه چیزی او را در زندگی آزار می دهد ولی فایده‌ای نداشت. حتی گاهی سرزده از سرکار به منزل می آمدم و چشم های همسرم را می دیدم که از شدت گریه به سرخی گراییده بود ولی باز هم با هر بهانه ای مرا قانع می کرد که مشکلی در زندگی ندارد. او مرا از صمیم قلب دوست داشت و این موضوع بارها برایم به اثبات رسید.

با وجود این من نمی توانستم این ماجرا را فراموش کنم. حس کنجکاوی در وجودم ریشه دوانده بود و سعی می کردم به هر طریق ممکن راز غم پنهان در چهره همسرم را دریابم. روزها پشت سر هم می گذشتند تا این که روزی به طور سرزده و در یک ساعت غیرمتعارف به آرامی وارد خانه شدم و همسرم را دیدم که هراسان و سراسیمه آلبوم عکسی را زیر تختخواب انداخت، دیگر یقین یافتم که سرنخ این راز در همان آلبوم عکس است ولی آن روز خودم را به آن راه زدم به طوری که انگار متوجه موضوع مشکوکی نشدم. بعد از گذشت حدود یک هفته، روزی که همسرم برای خرید به بیرون از منزل رفته بود، به جست وجوی آلبوم پرداختم و همه عکس ها را نگاه کردم ولی چیزی که توجه مرا به خود جلب کند در آن آلبوم عکس پیدا نکردم.

خیلی عجیب بود! خوب می دانستم که باید آلبوم را با دقت بررسی کنم، به ناچار همه عکس ها را بیرون کشیدم که ناگهان از لابه لای عکس های خانوادگی، تصویر دختر خردسالی که در آغوش همسرم بود و پستانک به دهان داشت، نگاهم را میخکوب کرد. آن دختر برایم ناآشنا بود به طوری که با همه وجودم احساس می کردم این دختر همان راز چندین ساله است که تاکنون در پی افشای آن بودم.در همین هنگام همسرم وارد اتاق شد و با مشاهده عکس آن دختر زیبا که روی زانوی من قرار داشت، هراسان مقابلم نشست و در حالی که صدای گریه اش فضای اتاق را پرکرده بود، فریاد زد: مرا ببخش! نمی توانستم در این باره چیزی بگویم،می ترسیدم زندگی ام ویران شود چرا که تو را دوست داشتم. 

خلاصه آن روز همسرم با افشای آن راز گفت: حدود ۳ سال قبل از آن که با هم ازدواج کنیم من با مرد دیگری در تهران ازدواج کرده بودم که حاصل آن دختر کوچکی به نام «آزاده» بود. در حالی که دخترم هنوز یک سال بیشتر نداشت، اختلافات خانوادگی ما شدت گرفت تا جایی که  دیگر نتوانستیم یکدیگر را تحمل کنیم و من از او جدا شدم اما هرچه التماس کردم که شوهرم، حضانت دختر خردسالم را به من بدهد، او موافقت نکرد و من هم به ناچار به مشهد آمدم و چند ماه بعد با شما ازدواج کردم! ولی هیچ گاه نتوانستم چهره معصوم و زیبای دخترم را از یاد ببرم به همین دلیل وقتی شما سرکار می رفتید من هم با نگاه کردن به تنها عکسی که از او داشتم، اشک می ریختم و آرام می‌گرفتم. 

مرد ۴۵ ساله ادامه داد: وقتی این راز را شنیدم همسرم را سرزنش کردم که چرا تاکنون چنین موضوع مهمی را از من پنهان کرده است! خلاصه این گونه بود که با مرخصی یک ماهه از محل کارم، عازم تهران شدم و با نشانی که همسرم از ۱۵ سال قبل داشت به جست وجوی شوهر سابق او برآمدم و بالاخره بعد از گذشت یک سال پیگیری مداوم او را در کرج یافتم و به همراه دخترش به مشهد دعوت کردم.این درحالی بود که «آزاده» هم از حدود یک ماه قبل متوجه شده بود که با یک نامادری مهربان زندگی می کند و مادر واقعی او فرد دیگری است. لحظه ای که «آزاده» مادرش را به آغوش کشید من هم فقط در گوشه ای اشک شوق ریختم.

کد خبر 727521 منبع: خراسان برچسب‌ها خانواده حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خانواده حوادث ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۹۴۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کشف جسد دختر ۱۷ ساله در رودخانه بشار + جزییات ماجرا

کاظم فلاحی دوست مدیرعامل هلال‌احمر کهگیلویه و بویراحمد در تشریح این حادثه گفت: ساعت ۲۰ دقیقه بامداد پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ طبق تماس تلفنی با مرکز کنترل و هماهنگی عملیات، خبر غرق شدن یک خانم ۱۷ ساله در رودخانه «بشار» منطقه «تل گاه» جاده اصفهان اعلام شد.

وی اظهار کرد: بلافاصله تیم امداد و نجات پایگاه شهید «ازراش» دنا به منطقه اعزام شده و شروع به جستجوی فرد غرق شده کردند که بعد از ۶ ساعت جستجو حدود ساعت ۶ صبح موفق به پیدا کردن جسد فرد غرق شده شدند.

مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: همچنین عملیات جستجوی جسد کودک ۵ ساله غرق شده در رودخانه خرسان با تیم نجات و غریق هلال احمر و تجهیزات تخصصی همچنان ادامه دارد.

فلاحی دوست به مردم استان کهگیلویه و بویراحمد بخصوص والدین توصیه کرد: کسانی که به فن شنا آشنا نیستند با توجه به اینکه رودخانه‌های استان وحشی هستند و بعضاً از نیم تا ۱۶ متر عمق دارند از شنا کردن در رودخانه‌ها خودداری کنند تا شاهد حوادث ناگوار و تلخ و از دست دادن عزیزان خود نباشیم.

وی تاکید کرد: با توجه به شرایط رودخانه‌ها حتی با آشنا بودن به فن شنا، شنا کردن خطرناک است.

 

منبع: رکنا

tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
  • مرد نقاش، راز آتش زدن همسر و فرزندش را فاش کرد
  • حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه : کم کم می خواهند شنبه را به روز اصلی تعطیل تبدیل کنند/ اینکه گفته می شود باید با دنیا هماهنگ شویم یک پیام پنهان دارد
  • راز قتل همسر و فرزند با آتش افروزی
  • جنایت مرد نقاش | او همسر و پسر ۱۱ ساله خود را آتش زد!
  • همسر سرمربی سپاهان کیست؟ این دختر ایرانی دل و دین ژوزه مورایس را برد!
  • اقدام آتشین مرد نقاش | مادر و پسر ۱۱ ساله در خشم پدر سوختند
  • غرق شدن دختر ۱۷ ساله در رودخانه بشار
  • کشف جسد دختر ۱۷ ساله در رودخانه بشار + جزییات ماجرا
  • ادعای جنجالی ایران‌اینترنشنال؛ سردار علیرضا عسگری کیست و کجا زندگی می‌کند؟